معرفی کتاب آسياب كرانه فلاس:
کتاب آسياب كرانه فلاس، اثر ماری آن ایوانس، مشهور به «جورج الیوت»، نویسنده انگلیسی است که در 208 صفحه به وسیلۀ لیدا طرزی به زبان فارسی ترجمه شده و از انتشارات نیستان منتشر شده است.
جورج الیوت، یکی از برجستهترین نویسندگان عصر ویکتوریا است و آثارش که داستان آنها بیشتر در انگلستان به وقوع می پیوندند، به خاطر دیدگاههای رئالیستی و روانشناختی خود شهرت دارد. بسیاری از منقدان او را مبدا روش آنالیز روانشناسی شخصیتهای رمانهای مدرن می دانند.
رمان آسياب كرانه فلاس درباره مضامین مختلفی از زندگی، همچون: عشق و گذر از آن، جنگیدن با جبرگرایی و انتخاب اراده آزاد، حمایت خانواده و درگیریها و مشکلات مختلف و … است.
این رمان برای اولین بار در سال ۱۸۶۰ منتشر شد و داستان آن در اوایل قرن نوزدهم اتفاق افتاده است. داستانی زیبا و جذاب که از آرزوها و امیال شخصی و فدا کردن آن برای ارزشهای خانوادگی، عشق و جبرگرایی و مبارزه با آن و حمایت خانوادگی سخن میگوید.
***
خلاصۀ رمان آسياب كرانه فلاس:
تام و مگی تولیور، خواهر و برادری هستند که در کنار رودخانه فلاس در روستای سنت اوگس بزرگ شدهاند. رابطه آنها رابطه زیبایی است. مگی عاشقانه برادرش را دوست دارد اما تفاوتها شخصیتی آنها با یکدیگر باعث میشود تا به اختلافاتی بربخورند. سالها بعد، پدرشان، آقای تولیور، ورشکست میشود و مگی ناچار میشود که از عشقش دست بکشد. چون او عاشق پسر کسی شده است که باعث شده تا پدرش ورشکست بشود.
مگی دختری است که با شور و حرارت به دنبال یادگیری است و زندگی کردن را دوست دارد اما در نهایت دلایل مختلفی باعث میشود تا او نتواند آن طور که میخواهد زندگی کند. مگی شور زندگی را در موسیقی، کتاب، عشق و دین آزمایش میکند و سرانجام زندگی ناامیدش میکند. زمانی که مگی به دیدن دخترخاله ثروتمند و نامزدش میرود، مشکلاتی برای او به وجود میآید که باعث میشود از خانواده و جامعه طرد شود و…
***
برشی از رمان آسياب كرانه فلاس:
«آقای تولیور بعد از دل دل کردن فراوان برگشت سمت مهمانش و آرام گفت: «یک حرف مهم داشتم. درباره تام است.»
آقای رایلی مثل همیشه آرام و خونسرد نگاهش کرد و گفت: «آهان» مگی که کنار آتش روی چهارپایه نشسته بود با شنیدن اسم تام گوش تیز کرد، او همیشه به اسم تام حساس بود.
آقای تولیور ادامه داد: «میدانی، میخواهم بگذارمش یک مدرسه جدید. یک مدرسه درست و حسابی که ازش یک دانشمند بسازند.»
آقای رایلی گفت: «خوب است. هیچ کس بیتحصیلات به هیچ جا نمیرسد. حتی اگر بخواهد آسیابان یا کشاورز خوبی بشود باید تحصیلات داشته باشد.»
آقای تولیور گفت: «مسئله همین است دیگر. من نمیخواهم پسرم آسیابان یا کشاورز بشود. اگر آسیابان یا کشاورز بشود اختیار همه چیز را از من میگیرد. همان بهتر که درس بخواند و تاجر بشود و برای خودش خانه و کاشانهای دست و پا کند و مرا سر پیری آواره نکند. بعد از آنکه مُردم بالاخره ارث و میراثم به او میرسد. نمیخواهم قبل از مرگ خوار و خفیف بشوم.»
مگی با شنیدن نگرانیهای پدرش از جا پرید و کتاب قطوری که روی دامنش بود به زمین افتاد. دوید و میان زانوهای پدرش نشست و گریان فریاد زد، «پدر، تام هیچوقت چنین کاری با شما نمیکند. من میدانم نمیکند.»
آقای تولیور خندید و به آقای رایلی گفت: «میبینی همه چیز را درک میکند. تازه کتاب خواندنش را ندیدی. همیشه سرش توی کتاب است، ولی خوب نیست. زن را چه به هوش و ذکاوت؟ هوش زیاد برای زن دردسر است. بهتر از آدمبزرگها کتاب میخواند و میفهمد.»
***
برای دیدن سایر کتاب های مربوط به انتشارات نیستان از لینک زیر دیدن کنید:
کتاب های انتشارات نیستان
***
اگر نظر و یا سوالی دربارهی کتاب آسياب كرانه فلاس و نحوه خرید دارید، لطفا در بخش نظرات مطرح کنید تا پاسخگوی شما باشیم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.