معرفی کتاب اقبالنامه(خردنامه):
کتاب اقبالنامه، اثر «نظامی گنجوی»، شاعر پارسی گوی ایرانی قرن ششم است که در 602 صفحه به کوشش بهروز ثروتیان تصحیح شده و از انتشارات امیرکبیر منتشر شده است.
مثنوی اسکندرنامه نظامی گنجوی شامل دو بخش است: شرفنامه و اقبالنامه. این اثر شامل حدود ۱۰۵۰۰ بیت، در بحر متقارب مثمن مقصور (یا محذوف) است (هموزن شاهنامه فردوسی) که در حدود سال ۵۹۹ ه.ق سروده شده است. نظامی در سرودن این اسکندرنامه از منابع مختلفی که دربارهٔ اسکندر مقدونی مطالب تاریخی یا داستانی داشتهاند، استفاده کرده است.
اقبال نامه بخش دوم اسکندر نامۀ نظامی گنجوی است. نظامی اقبالنامه را به نام «عزالدین مسعود بن ارسلان» سلجوقی منظوم گردانیده است. اشعار این دفتر با نیایش پروردگار و نعت پیامبر اسلام آغاز می شود و سپس با افسانه هایی چون افسانهٔ ارشمیدس با کنیزک چینی، افسانهٔ ماریهٔ قبطیه، افسانهٔ خراسانی و فریب دادن خلیفه ادامه می یابد.
از دیگر داستان ها و حکایات کتاب می توان به ذوالقرنین دانستن اسکندر، داستان او با شبان دانا و احوالش با سقراط یا گفت وگوی حکیم هند با وی و هفت حکیم دیگر اشاره کرد. نظامی در اقبالنامه برای پیغمبری به نام ذوالقرنین افسانه می سازد و او را با اسکندر تاریخی یکی می داند. او در عالم خیال، اسکندر را از سوی خدا به پیامبری برمیگزیند و او را به سفری معنوی می فرستد. اسکندر به شهرهای مصر، بیتالمقدس، اسپانیا و آفریقا را سفر می کند و در هر منزلگاه، شاعر(نظامی) برای او داستانسرایی می کند.
در مثنوی اقبالنامه، خردنامههای سقراط، افلاطون، ارسطو و اسکندر از ارزش والایی برخوردارند. نظامی نیز همچون دیگر فرزانگان عالم، انسان را بالاتر از مسائل مالی می بیند و به انسان از دیدگاه معنوی، اندیشه و احساس نظر می کند. او با ساخت مدینۀ فاضله ی خود، به دنبال دست یابی به رستگاری همه جانبه و خشنودی درونی و معنوی همه انسانهاست.
به نظر می رسد که این مثنوی ناتمام مانده و پیروان او بخشهایی کوتاه و نارسا به آن افزوده، سپس به ملک عِزّالدین مسعود دوم از اتابکان موصِل (حکومت ۶۰۷-۶۱۵ ه.ق) پیشکش نمودهاند.
***
ابیات آغازین اقبالنامه نظامی:
خرد هر کجا گنجی آرد پدید
ز نام خدا سازد آن را کلید
خدای خردبخش بخرد نواز
همان ناخردمند را چاره ساز
رهایی دِه بستگان سَخُن
توانا کن ناتوانان کُن
نهان آشکارا درون و برون
خرد را به درگاه او رهنمون
برارندهٔ سقف این بارگاه
نگارنده ی نقش این کارگاه
ز دانستنش عقل را ناگزیر
بزرگی و داناییش دلپذیر
به حکم آشکارا، به حکمت نهفت
ستاینده حیران ازو وقت گفت
سزای پرستش پرستنده را
تولا بدو مرده و زنده را
ورای همه بودهای بود او
همه رشتهای گوهر آمود او
یکی، کز دویی حضرتش هست پاک
نه از آب و آتش، نه از باد و خاک
همه آفریدست در هفت پوست
بدو آفرین که آفریننده اوست
همه بود را هست ازو ناگزیر
به بود کس او نیست نسبت پذیر
بدو هیچ پوینده را راه نیست
خردمند ازین حکمت آگاه نیست
گرت مذهب این شد که بالا بود
ز تعظیم او زیر تنها بود
وگر ذات او زیر گوئی که هست
خدا را نخواند کسی زیردست
چو از ذات معبود رانی سخن
به زیر و به بالا دلیری مکن
چو در قدرت آید سخن زان دلیر
که بی قدرتش نیست بالا و زیر
به هرچ آرد از زیر و بالا پدید
سر از خط فرمان نباید کشید
یکی را ز گردون دهد بارگاه
یکی را ز کیوان درآرد به چاه
دلی را فروزان کند چون چراغ
نهد بر دل دیگر از درد داغ
همه بیشیی پیش او اندکیست
بزرگی و خردی به پیشش یکیست
چه کوهی بر او، چه یک کاه برگ
چه با امر او زندگانی، چه مرگ
نه گوینده خاکی کس آرد بدست
نه بر آب نقشی توان نیز بست
جز او کیست کز خاک آدم سرشت؟
بر آب این چنین نقش داند نوشت؟
چو ره یاوه گردد، نماینده اوست
چو در بسته باشد، گشاینده اوست
تواناست بر هر چه او ممکن است
گر آن چیز جنبنده یا ساکن است
تنومند ازو جمله ی کاینات
بدو زنده هر کس که دارد حیات
همه بودی از بود او هست نام
تمام اوست، دیگر همه ناتمام
***
برای دیدن سایر کتاب های مربوط به انتشارات امیرکبیر از لینک زیر دیدن کنید:
برای دیدن سایر کتاب های دانشگاهی میتوانید از صفحه کتاب های دانشگاهی دیدن بفرمایید.
***
اگر نظر و یا سوالی دربارهی کتاب اقبالنامه و نحوه خرید دارید، لطفا در بخش نظرات مطرح کنید تا پاسخگوی شما باشیم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.