کتاب در بازار اسیران

درباره‌ی رمان در بازار اسیران:

انگیزه و دلیل اصلی نوشتن این رمان از ارتباط و آشنایی نویسنده، یعنی «دنیا میخاییل» با فرد زنبورداری به نام «عبدالله» نشأت گرفته است و ماجرای عبدالله از این قرار است که:

عبدالله که به تجارت و زنبورداری مشغول بوده و خواهرش در دست داعشی ها اسیر شده است، با توجه به آشنایی با مناطق مرزی و شهرهای عراق و سوریه، موفق می شود که خواهرش را از دست داعشی ها نجات دهد و سپس تلاش می کند و دختران و زنان اسیر در دست سربازان داعشی را یکی پس از دیگری نجات می‌دهد.

دنیا میخاییل به طور تصادفی با عبدالله آشنا می‌شود و تا یک سال با عبدالله ارتباط دارد و تلفنی با او صحبت می کند و هر روز ماجرای آزادی یکی از زنان و دختران را از عبدالله می‌شنود. این آشنایی او با عبدالله و سختی ها و درد و رنج هایی که زنان اسیر داعش در آن گرفتار بوده اند، موجب می شود که میخاییل با دنیایی از درد و اندوه داستان رنج و عذاب و گرفتاری زنان اسیر، گورهای دسته جمعی مردم و… را به قلم آورد و شروع به نوشتن رمان خود کند. او پیش از چاپ کتاب در بازار اسیران به عراق می رود و با زنان اسیر که عبدالله آن ها را ملکه می خواند، دیدار می کند و از اردوگاه‌ های آنها هم دیدن می کند و اطلاعات خود را کامل می کند و سپس این داستان خود را منتشر می کند.