کتاب هزار خورشید تابان

معرفی و خلاصه کتاب هزار خورشید تابان:

رمان هزار خورشید تابان اثر «خالد حسینی»، نویسنده معاصر افغان است که به وسیلۀ محمدرضا کمالی به زبان فارسی ترجمه شده و در 344 صفحه از انتشارات آلوس منتشر شده است.

رمان «هزار خورشید تابان» دومین اثر خالد حسینی، نویسنده افغانی است که بعد از کتاب بادبادک باز، به زبان انگلیسی منتشر شده و به بسیاری از زبانهای دنیا از جمله زبان فارسی، ترجمه شده است. این رمان، داستانی را در فاصله زمانی ۵۰ ساله روایت می‌کند، داستان زندگی دو زن افغانی به نام‌های مریم و لیلاست که با وجود اختلافات بسیاری که با هم دارند، روزگار و سرنوشت آنها را برای مدتی همخانه می‌ کند و در این مدت حوادث و جریاناتی برای آنها رخ می دهد.

***

برشی از رمان هزار خورشید تابان:

«مریم اولین بار که کلمۀ حرامی را شنید، پنج ساله بود. یک روز پنجشنبه بود. به طور قطع باید پنجشنبه بوده باشد. چون مریم خوب یادش می آید که در روزهای پنجشنبه آرام و قرار نداشت. چون جلیل پنجشنبه ها برای دیدن او به کلبۀ آنها می آمد. مریم که برای دیدن جلیل لحظه شماری می کرد، یک صندلی زیر پایش گذاشت و مشغول پایین آوردن فنجانهای چایخوری مادرش شد. می خواست تا آن لحظه که جلیل را می دید که تا زانو در علفزار فرو رفته و در حالی که دستش را برایش تکان می دهد، به سویش می آید، به گونه ای خود را سرگرم کند…

جاشکری از لای انگشتان مریم لغزید و بر کف چوبی کلبه افتاد و تکه تکه شد. هنگامی که ننه چنان صحنه ای را دید، صورتش سرخ شد و لب بالایی اش لرزید و چشمانش (هم چشم سالم و هم چشم تنبل و کم بینایش) بدون پلک زدن به مریم خیره ماند. ننه با چنان خشم و غضبی به مریم نگاه می کرد که مریم ترسید که نکند دوباره جن ها به مادرش حمله کرده اند. اما این با رجن نیامده بود. ننه هر دو دست مریم را گرفت و او را به خود نزدیک کرد و از میان دندانهای به هم فشرده اش فریاد کشید: ای حرامی دست و پا چلفتی کوچولو! این هم دستمزد همه ی مصیبتهایی که به خاطر تو کشیدم. یک حرامی بی عرضه و بی دست و پا که ارثیۀ خانوادگی ام را انداخت و شکست… »

***

برای دیدن سایر رمان ها و کتاب های داستانی می توانید از لینک زیر دیدن کنید:

کتاب های داستان و رمان

اگر نظر و یا سوالی درباره‌ی کتاب هزار خورشید تابان و نحوه خرید دارید، لطفا در بخش نظرات مطرح کنید تا پاسخگوی شما باشیم.