معرفی کتاب پنج حکایت از ویلیام شکسپیر و رومئو ژولیت:
رمان پنج حکایت از ویلیام شکسپیر و رومئو ژولیت، مجموعه ای ارزشمند است که به وسیلۀ علی اصغر حکمت به زبان فارسی ترجمه شده و در 263 صفحه از انتشارات نیک فرجام منتشر شده است.
کتاب پنج حکایت از ویلیام شکسپیر و رومئو ژولیت، مجموعۀ داستان کوتاه بسیار جذاب و خواندنی است که مترجم سعی کرده تا این داستان ها را به زبان فارسی روان فصیح و بلیغ که خاص منشیان است ترجمه کند و حال و هوای خاصی به متن داستان بدهد که خواننده لذت بیشتری از خواندن داستان ها ببرد.
***
خلاصهی کتاب پنج حکایت از ویلیام شکسپیر و رومئو ژولیت؛
احوال شکسپیر:
ویلیام شکسپیر در طبقه فلاحان و کشاورزان به جهان آمد. پدرش، جان شکسپیر، منتسب است به خانواده ای که در وارویکشایر دارای اراضی و املاک بوده اند، و پدران او تا قرن چهاردهم میلادی شناخته شده اند.
جان شکسپیر، پدر شاعر، مرد کاسبی بود که در شهر استراتفورد در کنار رود آون به فروش انواع ماکولات از جمله گوشت می پرداخته و از این جا آن افسانه شهرت یافته که شکسپیر را فرزند قصابی گفته اند…
وی در سال ۱۵۵۷ م با دختر زارع دولتمندی به نام ماری اردن مزاوجت کرد و از این پدر و مادر به سال ۱۵۶۴ م. ویلیام به وجود آمد و پس از او نیز چند تن اولاد دیگر نصیب آنان شد.
در این اثنا روزگار به جان شکسپیر نامساعد شد و به مشکلاتی مالی دچار گردید، چنان که در سال ۱۵۸۷ ناگزیر شد که غالب ضیاع و عقار خود را رهن بگذارد، و عاقبت کار وی به ورشکستگی انجامید…
ویلیام شکسپیر تحصیلات ابتدایی را به انضمام مقدماتی از لغت لاتین در دبیرستان شهر استراتفورد بیاموخت لیکن در سیزده سالگی ناگزیر مدرسه را رها کرد تا بتواند در آن هنگام نکبت و تنگدستی پدر را یاری نماید.
پنج سال بعد با دختر یکی از کشاورزان ناحیه شاتری که آنا هاتاوی نام داشت ازدواج کرد. این مزاوجت به پیچیدگی و آشفتگی زندگانی او بیفزود. ظاهرا این ازدواج از روی اجبار بوده و گویا از طرف خانواده عروس برای اصلاح امور معاشی بر او الزام شده است.
عروس که از داماد هشت سال سناً بزرگ تر بود، سه فرزند برای شکسپیر آورد: یکی دختری موسوم به سوسنا و دیگر دو پسر موسوم به هامنت و جودیث. شکسپیر در سال ۱۵۸۵ به ناچار استراتفورد را ترک گفت و بر اثر تیرگی افق زندگانی موطن خود را رها کرد و به لندن رفت. چندی در شرکت های بازیگران تماشاخانه ای که در تحت حمایت بزرگان زمان بود در آمد و بعدها در ردیف بازیگران شمرده شد و یکی از آن جمله بزرگان لرد چامبرلن بوده است که به او عنایت خاصی داشته.
شکسپیر در میان آن جماعت نخست مانند خادم، و سپس چون بازیگر (آکتور) مشغول کار شد، بعدها ترقی نموده به ناظمی امر بازیگران مامور گردید، سرانجام در نتیجه بروز هوش و قریحه فطری قلم درام نویسی به دست گرفت و عاقبت از نویسندگان معروف جهان گشت.
در سال ۱۵۹۲ با آن که درام نویس بوده خود او نیز بازیگری می کرده، و چند سالی به همین منوال می گذرانیده است. در سال ۱۶۰۳ نام وی در شمار یکی از افراد دسته بازیگران که مورد لطف خاص جیمز اول پادشاه انگلیس واقع شدند ذکر می شود.
اشتغال به آکتوری و تیاترنویسی برای دهقان زاده استراتفورد بسیار سودمند افتاد، توانست که وضع آشفته زندگانی خانواده خویش را سر و سامانی دهد…
از این درآمدها اندوخته ای گرد آورد و ملکی در مولد خویش برای خود خریداری کرد و در سال ۱۵۹۷ در همان شهر ــ استراتفورد ــ خانه ای خرید که بعدها در سال ۱۶۰۲ مقداری اراضی در حدود یکصد جریب بر آن بیفزود و دائما بر ثروت و مکنت وی افزوده می گشت.
از طرف دیگر شهرت قلم شیرین و تحریرات دلنشین او وی را در لندن مشهور خاص و عام ساخت. هم نزد جماعت ادبا و سخن شناسان و هم پیش اعیان و بزرگان حرمت و مکانتی به دست آورد.
وی همواره اشعار و منظومات خود را به نام بزرگان کشور مصدر می فرمود، چنان که منظومه موسوم به ونوس و ادنیس را به نام هانری وریوزثزلی که ارل ناحیه سوتهامپتن بود مزین کرد…
باری در طول سنین متوالی تا سال ۱۶۱۱ آثار قلمی و درام های او پیوسته انتشار می یافت، و به هر کدام که به قصد اصلاح اوضاع زندگانی خانوادگی تحریر می کرد عنایت و توجه بیش تری مبذول می داشت، تا آن که عاقبت در همان سال شکسپیر از زندگانی عملی کناره گرفته و در نیوپلیس در شهر استراتفورد ماوا گزید. از آن پس به ندرت به لندن می آمد، و سرانجام در سال ۱۶۱۶ م وفات یافت…
***
برای دیدن سایر کتاب های مربوط به انتشارات نیک فرجام از لینک زیر دیدن کنید:
برای دیدن سایر رمان ها و کتاب های داستانی می توانید از صفحه کتاب های داستان و رمان دیدن بفرمایید.
اگر نظر و یا سوالی دربارهی رمان پنج حکایت از ویلیام شکسپیر و رومئو ژولیت و نحوه خرید دارید، لطفا در بخش نظرات مطرح کنید تا پاسخگوی شما باشیم.
کتایون –
درود، من خریدم و به موقع به دستم رسید. ممنون از ادب آباد. خسته نباشید👑👑
Drabdollahi –
از لطف شما سپاسگزاریم.
شاد و تندرست باشید.
Drabdollahi –
سپاس
Drabdollahi –
سپاسگزاریم.
محدثه –
من واقعا این کتاب رو دوستش داشتم مثل همه ی آثار شکسپیر خیلی خوب بود ممنونم ازتون.
Drabdollahi –
سپاس از همراهی شما
Drabdollahi –
سپاس از همراهی شما
Drabdollahi –
سپاسگزاریم
Drabdollahi –
سپاس از شما. تندرست باشید.