معرفی کتاب ترجمه کلیله و دمنه:
کتاب ترجمه کلیله و دمنه، اثر «نصرالله منشی»، نویسنده ایرانی قرن ششم هجری است که به وسیله مجتبی مینوی طهرانی تصحیح شده و در 452 صفحه از انتشارات امیرکبیر منتشر شده است.
***
موضوع و محتوای کتاب کلیله و دمنه:
کتاب «کَلیله و دَمنه» ترجمۀ ابوالمعالی نصرالله منشی، نویسندۀ قرن ششم است. اصل کتاب به زبان هندی بود به نام «پَنچه تَنترَه» که در پنج باب و به صورت نظم و نثر به هم آمیخته فراهم آمده بود و بُرزویه طبیب مَروزی در عصر انوشیروان خسرو ساسانی آن را به پارسی درآورد و بابها و حکایت هایی بر آن افزود. در دورۀ اسلامی، ابن مُقَفَع آن را از پارسی به عربی درآورد و نام آن را «کلیله و دمنه» نهاد. در قرن ششم، در عصر بهرامشاه غزنوی، ابوالمَعالی نصرالله منشی، کلیله و دمنۀ ابن مقفع را به نثر پارسی ترجمه کرد و آغازگر نثر فنی پارسی شد.
در این کتاب، انواع آرایه های ادبی، آیه، مَثل و شعرهای پارسی و عربی آورده شده است. «کَلیله و دَمنه» از جمله کتابهایی است که علاوه بر مسائل ادبی، از نظر مسائل اجتماعی و فکری نیز دارای اهمیت است.
این کتاب ارزشمند در طول تاریخ، به سه جهت همواره مورد توجه بوده است؛
- یکی به لحاظ فکری، که آن را کتاب کیاست و سیاست می دانستند و از این رو مورد توجه دولتمردان و اصحاب سیاست بوده است؛
- دوم از نظر تاریخ نثر فنی، که اکثر نویسندگان این سبک به آن نظر داشته اند؛
- سوم از نظر تلخیص و شرح و بازنویسی هایی که از آن صورت گرفته است.
کَلیله و دِمنه کتابی پندآمیز و تمثیلی است که در آن حکایتهای گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شده است. نام آن از نام دو شغال با نامهای کلیله و دمنه گرفته شده است. بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. اصل داستانهای آن در هندوستان و در حدود سالهای ۱۰۰ تا ۵۰۰ پیش از میلاد به وقوع می پیوندند.
***
حکایت سه ماهی از کتاب کلیله و دمنه:
«آورده اند که در آبگیری از راه دور و از گذریان مَصون، سه ماهی بود، دو حازم و یکی عاجز. از قضا، روزی دو صیاد بر آن گذشتند. با یکدیگر میعاد نهادند که جال بیارند و هر سه ماهی را بگیرند. ماهیان این سخن بشنودند. آن که حزم زیادت داشت و بارها دستبرد زمانۀ جافی دیده بود و شوخ چشمی سپهر غَدار معاینه کرده و بر بساط خِرَد و تجربت ثابت قدم شده، سبُک روی به کار آورد و از آن جانب که آب درآمدی، برفور بیرون رفت. در این میان، صیادان برسیدند و هردو جانب آبگیر محکم ببستند.
دیگری هم غوری داشت، نه از پیرایۀ خِرَد عاطل بود و نه از ذخیرت تجربت بی بهر. با خود گفت: غفلت کردم و فرجام کار غافلان چنین باشد و اکنون وقت حیلت است. هرچند تدبیر در هنگام بَلا فایدۀ بیشتر ندهد و از ثمرات رای در وقت آفت، تَمَتُع زیادت نتوان یافت و با این همه، عاقل از منافع دانش هرگز نومید نگردد و در دفع مَکاید دشمن، تأخیر صواب نبیند. وقت ثبات مردان و روز مکر خردمندان است. پس، خویشتن مرده ساخت و بر روی آب سِتان میرفت. صیاد او را برداشت و چون صورت شد که مرده است، بینداخت. به حیلت، خویشتن در جوی افگند و جان سلامت ببرد.
و آن که غفلت بر احوال وی غالب و عجز در افعال وی ظاهر بود، حیران و سرگردان و مدهوش و پایکشان، چپ و راست می رفت و در فراز و نشیب می دوید تا گرفتار شد.»
***
برای دیدن سایر کتاب های مربوط به انتشارات امیرکبیر از لینک زیر دیدن کنید:
برای دیدن سایر کتاب های دانشگاهی میتوانید از صفحه کتاب های دانشگاهی دیدن بفرمایید.
***
اگر نظر و یا سوالی دربارهی کتاب ترجمه کلیله و دمنه و نحوه خرید دارید، لطفا در بخش نظرات مطرح کنید تا پاسخگوی شما باشیم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.