معرفی کتاب وقتی نیچه گریست:
رمان وقتی نیچه گریست اثر «اروین د. یالوم» نویسندۀ توانای امریکایی است که به وسیلۀ زهرا غلامرضا نژاد به زبان فارسی ترجمه شده و در 432 صفحه از انتشارات سپهر ادب منتشر شده است.
رمان «وقتی نیچه گریست»، یکی از مشهورترین رمانهای روان‌شناختیِ است که در سال ۱۹۹۲ به زبان انگلیسی نوشته شد. اروین د. یالوم، استاد بازنشستهٔ روان‌پزشکی دانشگاه استنفورد و نویسندهٔ برخی از رمانهای مشهور روان‌شناختی است. این رمان دیدار خیالیِ نیچه، فیلسوف آلمانی، و یوزف بریر، پزشکِ وینی را روایت می‌کند. «وقتی نیچه گریست» آمیزه‌ای است از واقعیت و خیال پردازی و جلوه‌ای است از عشق، سرنوشت و تصمیم و تدبیر در وینِ خردگرای قرن نوزدهم که در آستانهٔ پیدایش و رشد دانش روانکاوی است.
***
خلاصه رمان وقتی نیچه گریست:
«لو سالومه» از شخصیت های این رمان است که می خواهد تا «یوزف برویر»، پزشک مشهور و استادِ زیگموند فروید را پیدا کند. او نگرانِ دوستش، نیچه است. سالومه در یادداشتی برای برویر می نویسد که: «آیندهٔ فلسفهٔ آلمان در خطر است» و از او می‌خواهد که تلاش کند تا این خطر را خنثی کند. برویر باید اندیشمندِ بزرگ و تنهایی را که از سردردهایِ شدید میگرنی رنج می‌برد، معالجه کند و او را از این گرفتاری نجات دهد؛ ولی نیچه نباید از داستان دیدار برویر و سالومه آگاه شود. برویر تصمیم می گیرد که با روشِ جدید «بیان‌درمانی» که به تازگی در مورد بیمار دیگرش «آنا» تجربه کرده، او را هم درمان کند. با این حال فیلسوفِ مغرور آلمانی، حاضر نمی شود که «روانِ» خود را برای درمان به دست یک پزشک بسپارد و فقط از او می‌خواهد که «جسم» او را درمان کند.
تلاش ها و ترفندهای مختلف برویر برای بیان کردن و آشکار ساختن مشکلاتِ روحی نیچه، راه به جایی نمی برد و سرانجام چاره ی زیرکانه و خطرناک برویر برای ورود به دنیایِ درونی نیچه و درمان او، آغازگر دیدارهای پیاپی او و نیچه می‌شود و…
***
برشی از رمان وقتی نیچه گریست:
«زنگ ناقوس سان سالواتوره، رشتۀ افکار یوزف برویر را پاره کرد. ساعت سنگین طلا را از جیبش بیرون آورد. ساعت نُه بود. بار دیگر یادداشت کارت حاشیه نقره ای را که دیروز دریافت کرده بود، مرور کرد…
چه یادداشت گستاخانه ای. سالها بود که اینگونه جسورانه مورد خطاب قرار نگرفته بود. او لو سالومه را نمی شناخت. نشانی هم بر روی پاکت نبود تا به این شخص پیغام دهد که ساعت نُه صبح برای ملاقات مناسب نیست. چون خانم برویر از این که صبحانه را به تنهایی صرف کند، خوشحال نخواهد شد و دکتر برویر در حال گذراندن تعطیلات است و از همه مهمتر این که به این امر ضروری هم هیچ علاقه ای ندارد و در واقع برای رهایی از همین امور ضروری به ونیز آمده بود. با این همه، او آنجا بود در ساعت نُه صبح و در کافه سورنتو. چهرۀ اطرافیانش را زیر نظر می گرفت تا شاید لو سالومۀ جسور را در میان آنان بیابد…»
***
برای دیدن سایر رمان ها و کتاب های داستانی می توانید از لینک زیر دیدن کنید:
اگر نظر و یا سوالی درباره‌ی کتاب وقتی نیچه گریست و نحوه خرید دارید، لطفا در بخش نظرات مطرح کنید تا پاسخگوی شما باشیم.
رحمان –
سلام وقت بخیر من خلاصه کتاب وقتی نیچه گریست خوندم خیلی عالی بود برای کرمان ارسال دارید؟
ادب آباد –
سلام همراه گرامی ممنون از لطف شما، بله به سراسر کشور با پست پیشتاز ارسال داریم
حسین الیاسی –
درود. رمانهای دیالوم خیلی خوبند. این یکی هم جالب بود. خسته نباشید. 🌻🌻
ستاره رحیمی –
من تعریف این کتاب رو خیلی شنیده بودم و ازتون خریداری کردم واقعا هم تعریفی و عالی بود. خدا قوت
سیما نجاتی –
سلام کتابم رسید ممنون از شما
ادب آباد –
درود برشما
محدثه –
کتاب خیلی جذابی بود ممنون ازتون معرفی و ارسالش 🙂
Arash –
دروووووود، خسته نباشید به ادب آباد. کتاب به موقع رسید و خیلی هم خوب بود.🌹🌹